عشق کوتاه

ساخت وبلاگ

سهم من کجاست؟؟؟؟؟ کجا باید قدم بگذارم که کسی را له نکنم؟؟؟ کجا باید دل ببندم که دیر نکرده باشم؟؟؟؟ سهم من کجاست؟؟؟ مگر دیگر ستاره ای باقی مانده
که سهم شبهای تاریک من باشد؟؟؟ کجای این زمین خاکی کوله بارم را زمین بگذارم
که توقف ممنوع نداشته باشد؟؟؟؟ بگویید کجا خستگی هایم را در کنم که کسی نگوید:
ببخشید اینجا جای من است!!!!

 

 

عشق کوتاه...
ما را در سایت عشق کوتاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مجتبی sasha18 بازدید : 208 تاريخ : جمعه 11 مهر 1393 ساعت: 8:33

%چه بیقرار بودی زودتر بروی!
بهانه هایت برای رفتن چه بچه گانه بود
چه بیقرار بودی زودتر بروی
از دلی که روزی بی اجازه وارد آن شده بودی…
من سوگوار نبودنت نیستم!!!
من شرمسار این همه تحملم

عشق کوتاه...
ما را در سایت عشق کوتاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مجتبی sasha18 بازدید : 201 تاريخ : جمعه 11 مهر 1393 ساعت: 8:12

% به زير باران میروم ...

به زیر باران میروم و هم نوا با گریه‌ ی آسمان می گریم تا کسی اشک‌ های مرا نبیند .
به زیر باران میروم تا ناله‌ های دلم بــا ناله‌ های گیتارم یکی شود
و کسی شاهد شکستن روح خسته‌ ام نباشد .
بزن باران شاید قـلـب او به تپشی دوباره افتد ..
و مرا در زیر این باران بیابد .

عشق کوتاه...
ما را در سایت عشق کوتاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مجتبی sasha18 بازدید : 201 تاريخ : جمعه 11 مهر 1393 ساعت: 8:11

%نفهمیدی که من ...

ایستاده ام
تنها
پشت میله های خاطرات دیروز
این جا
انگشت هایم را می شمارم
یک
دو
سه……
ودست های تو در هم فرو رفته اند
تو
غزل را مشت مشت به حراج گذاشتی
که مهربانی ات را ثابت کنی
ولی…
ولی نفهمیدی که من
آن سوی خیابان
انتظارت را می کشم
تو بی وقفه فریاد کشیدی…
و من
دیگر آزارت نمی دهم
زین پس
قصه هایم را برای هیچ کس تعریف نمی کنم
مطمئن باش…
هنوز هم قافیه را به چشمان تو
می بازم
مطمئن باش!

 

عشق کوتاه...
ما را در سایت عشق کوتاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مجتبی sasha18 بازدید : 203 تاريخ : جمعه 11 مهر 1393 ساعت: 8:36

یک روز
در دشت صبحگاهی پندارت
از جاده یی که در نفس مه نهفته است
چون عاشقان عهد کهن
با اسب بور خسته می آیم من
در بامدادهای بخار آلود
در عصرهای خلوت بارانی
پا تا به سر دو چشم درشت و سیاه
تو گوش با طنین سم مرکب منی

من چون عاشقان عهد کهن
با اسب پای پنجره می مانم
بر پنجه های نرم تو لب می نهم به شوق
و آنگاه
همراه با تپیدن قلب نجیب تو
از جاده های در دل مه پنهان
می رانم

عشق کوتاه...
ما را در سایت عشق کوتاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مجتبی sasha18 بازدید : 216 تاريخ : جمعه 11 مهر 1393 ساعت: 8:08

جایی میان قلب هست
که هرگز پر نمی‌شود
یک فضای خالی
و حتی در بهترین لحظه‌ها

و عالی‌ترین زمان‌ها
می‌دانیم که هست
بیشتر از همیشه
می‌دانیم که هست
جایی میان قلب هست
که هرگز پر نمی‌شود
و ما
در همان فضا
انتظار می‌کشیم
انتظار می‌کشیم

عشق کوتاه...
ما را در سایت عشق کوتاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مجتبی sasha18 بازدید : 192 تاريخ : جمعه 11 مهر 1393 ساعت: 8:07

%زندگي زيباست ...
زندگی چقدر پررنگ است
رنگها دارن میرقصند
آسمان پاکتر از همیشه
قلبم تندتر میزند
این چه شوقیست که در سرم افتاده ؟
زندگی زیباست
روزها زیباست
لبخندت زیباست
و
عشقت زیباتر

عشق کوتاه...
ما را در سایت عشق کوتاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مجتبی sasha18 بازدید : 199 تاريخ : جمعه 11 مهر 1393 ساعت: 8:06

 

% کلماتم را در جوی سحر می‌شویم
کلماتم را
در جوی سحر می‌شویم
لحظه‌هایم را
در روشنی باران ها
تا برای تو شعری بسرایم، روشن
تا که بی‌دغدغه بی‌ابهام
سخنانم را
در حضور باد
این سالک دشت و هامون
با تو بی‌پرده بگویم
که تو را
دوست می‌دارم تا مرز جنون

عشق کوتاه...
ما را در سایت عشق کوتاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مجتبی sasha18 بازدید : 206 تاريخ : جمعه 11 مهر 1393 ساعت: 8:32

%بیا و تنها بقدر خاطره ای نو بمان ...
پیراهنِ خاطرات تو را
آنقدر بر تنِ خیالم کرده ام
که دیگر تنگ شده
بیا و تنها بقدر خاطره ای نو

عشق کوتاه...
ما را در سایت عشق کوتاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مجتبی sasha18 بازدید : 241 تاريخ : جمعه 11 مهر 1393 ساعت: 8:04